لبیک یا مهدی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

پیام تبریک

06 دی 1394 توسط ام موسی


مژده که میلاد شه خاتم است

عید سعید نبى اکرم است

مژده که مسرورى عالم رسید

خرمى عالم و آدم رسید . . .

 

اعتقادی

06 دی 1394 توسط ام موسی

 

خدا فرمود خلق نکردم مگر برای عبادت!


در ضمن می‌دانست که چه کسانی عبادت نخواهند کرد. پس چرا آفرید؟


اگر غیر از این بود، جای تردید و شبهه بود. چرا که معنایش این می‌شد که خدا نمی‌دانست چه می‌شود، آفرید تا بداند چه

می‌شود؟یا نمی‌دانست که چه کسی چه خواهد کرد و چه خواهد شد، پس آفرید تا بداند که چه خواهد کرد و چه خواهد شد؟

و اینها همه [العیاذ بالله] حمل نادانی بر خداوند علیم و منان است. اگر چنین نباشد (خدا عالم نباشد)، خدا هم می‌شود مثل

مخلوقاتش و علمش مسبوق به جهل می‌گردد.

الف - «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» (الذاریات، 56) - و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.

بدیهی است وقتی انسان از نگاه بنده و مخلوق نیازمند و فقیر به ظاهر این آیه می‌نگرد، این سؤال برایش پیش می‌آید که

چرا؟ مگر خدا نیازمند به عبادت جن و انس است و با این عبادت چیزی به او اضافه می‌شود؟

این نگاه به خالق، عین نگاه مخلوق به مخلوق است. چرا که ما انسان‌ها معمولاً هر کاری می‌کنیم، به خاطر حصول

نتیجه‌ای است که به آن نیازمندیم. در واقع ناقص، محتاج و فقیریم و بالتبع کاری می‌کنیم که نقصی در ما مرتفع شده و

گامی به سوی کمال برداریم. که آن هم بالتبعِ عشق فطری به کمال (خداوند) صورت می‌پذیرد.

اما، ما فقیریم، خدا که غنی و بی‌نیاز است و هر کس را به هر شکلی که بخواهد خلق می‌کند و از بین می‌برد و این برای

کار سختی نیست، لذا معلوم می‌شود که به مخلوقش و عبادت او هیچ نیازی ندارد؟ چنان چه فرمود:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ * إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ * وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ» (فاطر، 15 تا 17)

ترجمه: اى مردم شما به خدا نيازمنديد و خداست كه بى‏نياز ستوده است * و اگر بخواهد شما را مى‏برد‌ و خلقى نو [بر سر كار] مى‏آورد * و اين [امر] براى خدا دشوار نيست.

اینها سؤالات و شبهات ذهنی همه به خاطر آن است که معمولاً اذهان معنای درست و صحیحی از «عبادت» و مفهوم

ژرف آن درک ننموده‌اند و گمان می‌کنند که عبادت یعنی انجام دستوراتی چون: نماز، روزه، حج، جهاد و … . در حالی

که اینها همه از مصادیق و مظاهر عبادت است و روح عبادت عبارت است از «تعلق و وابستگی» که در فارسی به آن

«بندگی» می‌گوییم.

انسان چون ذاتاً نیازمند، ناقص و فقیر است (همه مخلوقات چنین‌اند و هستی و کمال محض فقط ذات باریتعالی است)، با

عقل و فطرت خود می‌یابد که «متعلق و وابسته به غیر است». این «غیر»ی که انسان خود را متعلق، وابسته و بنده‌ی او

می‌داند، می‌شود «إله، معبود و معشوق» انسان. و آدمی معشوق را که کمال است، هدف گرفته، عاشقش می‌شود و به

سوی او می‌رود. خواه معشوق حقیقی «الله» را شناخته باشد و خواه إله کاذبی را معشوق حیقیقی فرض کرده و همه

محبتش را به او اختصاص داده باشد:

«وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّله …» (البقره، 165)

ترجمه: و برخی از انسان‌ها، همانندهایی برای خدا بر می گزییند، آنها را دوست دارند مانند دوست داشتن خدا، و کسانی که ایمان آورده‌اند، شدت (اوج) محبت‌شان الله است.


لذا خداوند متعال نبی درونی (عقل) و نبی بیرونی (انبیاء) را با وحی گسیل داشته تا به انسان متذکر گردند که هیچ

مخلوقی إله نیست و اساساً الهی نیست به غیر از الله جل جلاله. «لا إله الا الله» و نباید خودت را به هیچ چیزی متعلق،

وابسته و عاشق نمایی به جز من، تا به رشد رسی.

ب – در مورد علم خدا و سؤالات و شبهاتی پیرامون «اگر خدا می دانست، پس چرا …» باید به چند نکته مهم دقت شود:

اول آن که علم خدا (العیاذ بالله) مسبوق به جهل نیست، که چیزی را نداند، سپس کاری کند تا بداند. دوم آن که علم و

دانستن مانعی برای تحقق آن نیست. اگر به معانی «علم، عالم و معلوم» دقت شود، بیشترِ این سؤالات مرتفع می‌گردد.

علم، آگاهی است، عالم دارنده‌ی علم و آگاهی است و معلوم، تحقق علم و آگاهی در عالَمِ واقع است.

علم خدا محدود به وجود ملائک، یا آسمان‌ها و زمین نیست که بگوییم تجلی و تحققش همین کائنات هستند. هم چنین فقط

محدود و مختص به نتیجه کار نیست که بگوییم می‌داند چه کسی به بهشت می‌رود یا به جهنم. بلکه علم دارد که انسان را

چگونه آفریده است؟ علم دارد که به او عقل، اراده و اختیار هم داده است. علم دارد که انبیا و هادیان درونی و بیرونی نیز

برایش فرستاده است، علم دارد که امکانات استفاده بهینه از نعمات را هم داده است … و نیز علم دارد که او از عقل،

فطرت، نبی، کتاب، هادی، اختیار، اراده، امکانات و نعمات خود چگونه استفاده خواهد کرد. و این علم باید در عالم

بیرون نیز محقق [معلوم] گردد.

 نظر دهید »

اعتقادی

06 دی 1394 توسط ام موسی


اگر امام زمان(عج)ناظراعمال ماست واعمال به ايشان عرضه میشود«ستار

العیوب»بودن خداچه ميشود؟

 

 پيامبر و امامان ،علیهم السلام، از اعمال همه امت آگاه مي ­شوند، يعني، خداوند، از طرق خاصّي اعمال امت را بر آنان

عرضه مي ­دارد. روايات، در اين زمينه، بسيار است. قبل از آوردن حديث، براي تاييد موضوع، آياتي را كه به

موضوع عرض اعمال بر پيامبر و امام دلالت دارد، مي آوريم. خداي سبحان در قرآن مجيد مي ­فرمايد: «و قل اعملوا

فسيري الله عملكم و رسوله و المؤمنون ؛ بگو عمل كنيد، خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مي­ بينند»

از طرفي، نبي مكرّم اسلام ،صلی الله علیه و آله و سلم، شاهد و گواه امت است: «يا أيها النبي إنا ارسلناك شاهداً»

«فكيف إذا جئنا من كل أمۀ بشهيد و جئنا بك علي هؤلاء شهيداً»؛ حال آنان چه گونه است آن روز كه براي هر

امتي، گواهي بر اعمال­شان مي­ طلبيم و تو را گواه بر اعمال آنان قرار خواهيم داد.

مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان مي ­گويد: «هر عملي كه انسان انجام مي ­دهد، از خير يا شر، خدا و

رسولش و مؤمنان، حقيقت عمل خير يا عمل شر را مشاهده مي ­كند»

منظور از «مؤمنون» در آيه­ ی105 از سوره­ ی توبه ائمه ،علیهم السلام، هستند. يعقوب بن شعيب گويد: از امام

صادق ،عليه السلام، درباره آيه «قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله و المؤمنون» پرسيدم. فرمود: «مؤمنان ،

ائمه هستند.».پس اعمال انساني، از خير و شر، به رسول­ خدا و ائمه ،علیهم السلام، عرضه مي­ شود. ابوبصير از

امام صادق ،علیه السلام، نقل مي­ كند: در هر بامداد، كردار بندگان نيكوكار و فاسق بر رسول خدا ،صلی الله علیه و آله

و سلم، عرضه مي­ شود. پس برحذر باشيدازكردارناشايست. همين است معناي قول خداي تعالي «قل اعملوا فسيري الله

عليكم ورسوله …» بنابراين، پيامبر و امامان علیهم السلام، از حقيقت اعمال بندگان، با خبر هستند و اعمال آنان را

مشاهده مي­ كنند.

معناي ستار بودن خدا، آن است كه اعمال انسان ­ها را از ديگر انسان ­ها مي­ پوشاند تا آبروي آنان حفظ گردد. پيامبر و

ائمه­ ،علیهم السلام، مظهر اسماء و صفات الهي هستند و همان­گونه كه خداوند، ناظر بر اعمال مردم است، پيامبر و

ائمه نيز چشم خدا در ميان خلق هستند و اعمال آنان را مي­ بينند. آن روايتي نیز كه فرموده است، خدا، اعمال را حتي

از چشم پيامبر مخفي مي­ كند، به مواردي خاص اشاره دارد تا رحمت بيكران الهي را به تصوير كشد.

ضمن آن كه نظارت پيامبر و امام بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، آثار سازنده فراواني دارد؛ يعني، همان­گونه كه

ستّاريت پروردگار، برای تربيت و رشد مردم است، عرضه اعمال مردم بر پيامبر و ائمه نيز در همين جهت است؛ زیرا،

آنان، هادیان امت از طرف خدایند و فیض الهی از طریق آن بزرگواران بر بندگان نازل می ­شود. بنابراين، هيچ تنافي و

تناقضي مشاهده نمي ­شود.

 نظر دهید »

اعتقادی

06 دی 1394 توسط ام موسی


آيا خداوند قادر است مثل خود را به وجود آورد؟

 

 

با توجه به معنى «قدرت» پاسخ به اين پرسش روشن مى‏شود. قدرت عبارت است از

مبدئيت فاعل مختار براى كارى كه ممكن است از او سربزند. هر قدر فاعل از نظر مرتبه

وجودى، كاملتر باشد، داراى قدرت بيشترى خواهد بود و طبعاً موجودى كه داراى كمال

بى‏نهايت باشد، قدرتش نامحدود خواهد بود. امّا بايد توجه داشت كه كارى كه متعلّق قدرت

قرار مى‏گيرد، بايد امكان تحقق داشته باشد. پس چيزى كه ذاتاً محال يا مستلزم محال باشد،

مورد تعلق قدرت واقع نمى‏شود. قدرت داشتن خدا بر هر كارى، بدين معنا نيست كه فى

المثل بتواند خداى ديگرى را بيافريند، زيرا خدا آفريدنى و مخلوق نيست. اين مطلب مانند

آن است كه بتواند عدد «2» را با فرض «2» بودن، از عدد «3» بزرگتر كند يا فرزندى

را با فرض فرزند بودن، قبل از پدرش خلق كند. اگر قرار است خداى ديگر، خدا باشد و

طبعاً خالق و غيرمخلوق، چگونه مى‏تواند به دست خالق ديگرى به وجود آيد؟ اين امر محال

ذاتى است و از حوزه تعلق قدرت تخصصاً خارج است.

 نظر دهید »

اعتقادی

06 دی 1394 توسط ام موسی

-

آیا توسل به اولیاء خداوند و واسطه قراردادن آنان برای دعا و

طلب حاجت شرک است و با قرآن منافات دارد؟


سيره مسلمانان و توسل‏


افزون برآنچه ياد شد سيره مسلمانان از صدر اسلام تاكنون برتوسل به‏ پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوده بدون اين كه

در ذهنشان خطور كند كه كار حرامى انجام مى‏دهند يا به شرك آلوده مى‏شوند.

انس نقل مى‏كند كه خليفه دوم در سالى كه قحطى به اوجش رسيد به عباس عموى پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى

طلب باران متوسل شد و گفت:

پروردگارا! ما به پيامبرت (صلی الله علیه و آله) متوسل مى‏شديم، تو باران را بر ايمان فرود مى‏آوردى. اكنون به‏

عموى پيامبرت (صلی الله علیه و آله)متوسل شده به‏ سوى تو روى مى‏آوريم. ما را از بارانت سيراب كن.

امام شافعى هنگامى كه در بغداد بود كنار ضريح امام ابوحنيفه مى‏ آمد زيارت مى‏كرد و سپس براى بر آورده شدن

حاجات بدو متوسل مى‏شد.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

لبیک یا مهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • عقاید
  • سیاسی
  • پیام تبریک

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس